شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

فرشته رویاهام خوش اومدی به زندگیم

(01.12.1390)هدیه آسمونی من و محمد

1391/10/29 1:17
نویسنده : محمد و نجمه
728 بازدید
اشتراک گذاری

شب قبل از عملم من و بابایی اصلا نخوابیدیم اخه من از اتاق عمل میترسیدم و استرس داشتم....همش دلم میخواست گریه کنم

البته گریه هام از شوق و ترس و ......همه چی باهمنیشخند

شب خونه خاله راحله بودیم آخه عمل من ماهشهر بود و از اونجایی که

خاله دکتره ،همه کارای بیمارستان منو انجام داده بود و اتاق خصوصی

واسم گرفته بود و به همه پرستارای بخش سپرده بود که اتاق شماره

فلان خواهرمه و باید هواشو داشته باشید(هر چند که خاله یه لحظه هم

منو تنها نذاشت)قربونش برم که یه دنیا دوسش دارمماچ

صبح پاشدیم و خاله یه صبحانه مفصل واسه بابایی آماده کرده بود،اما

بابایی راضی نشد بخوره میگفت چون من نمیخورم اونم نمیخوره هر چی

اصرارش کردم که محمد من که نمی شه چیزی بخورم اخه .. فایده

نداشت...بغل

خودت بزرگ میشی و میبینی که ما چقدر به هم وابسته ایم مامانیقلبماچ

رفتیم بیمارستان و من بستری شدم

دقیقا من همش اینطوری بودم که خاله و بابایی منو آروم میکردن

اما کی محمد منو آروم میکرد،اخه بابایی هم خیلی استرس داشت.به هر

شکلی سعی کردم اروم باشم تا بابا هم اروم شه

رفتم اتاق عمل و شما به دنیا اومدی عزیززززززززم

دکترم گفت که نی نی به دنیا اومد نجمه خانوم منم که اصلا صداتو نمی

شنیدم با ناراحتی وبغض گفتم خانوم دکتر چرا صدا بچمو نمیشنوم

باخنده گفت اجازه بده الان میارم ببینیش

خلاصه شما رو واسم اوردن دیدمت  وااااااااااااااااااااای پسرم

عزیززززززززززززززززززم  چقدر نازو اروم با چشمای باز و درشتت منو

نگاه میکردی اصلا گریه نکردی اروم بودی و مهربون وصبور

اینم عکسایی که تو بیمارستان بابایی ازت گرفته بود

 

پسرم تو این عکس نانا(مامان من)بغلت کرده روبروی دسته گلی که بابا

واسم اورده بودقلب

شما تمام برکت دنیای من و محمد هستی که خدا یک جا بهمون هدیه داده

یه دنیا دوست داریم عزیزمماچ

 

اینم یه عکسه به یاد موندی از اثر پای شازده پسرم که تو بیمارستان ازش گرفته بودن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سرور
16 دی 91 14:24
از خدا میخوامم همیشه کنار هم شادو سلامت زندگی شیرینتون ادامه بدین.وقتی پیج روخوندم فقط اشک توی چشمام حلقه زد دست خودم نبود که اشک شوق بوود.مخصوصا وقتی بعد از عمل به عکس نی نی رسیدم


فدات بشم دوست مهربونم
ایشالله روزی خودت تا این احساس زیبا رو تجربه کنی