شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

فرشته رویاهام خوش اومدی به زندگیم

سال جدید و شروعی دوباره...

1392/2/6 15:24
نویسنده : محمد و نجمه
1,228 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

سلام به همه ی دوستان خوبم و جا داره که یک تشکر صمیمانه از همتون داشته

باشم به خاطر اینکه به وب اقا شایانم سر میزدید و اینکه سال جدید رو به همه ی

دوستان و عزیزانم تبریک میگم و سالی پر از شادی و لبخند رو برای همه ی شما آرزو

دارم(هر چند میدونم که دیرهچشمک)...

یک ماه هست که وب شازدمو آپ نکردم ..شروع سال جدید واسه خانواده سه نفری ما

زیاد خوب نبود

همراه با بیماری پاره تنم و بستری شدن در بیمارستان و ... گذشت.

به خاطر ویروسی که اومده بود اکثر نی نی ها درگیرش شده بودند که اسهال و

استفراغ و تب شدید رو به همراه داشت...


 

 

 

 

 

 

 

 

چی بگم و از کجا بگم رو نمیدونم فقط اینو میدونم که جهنم رو به چشمام دیدم پسرم

خدا نصیب هیچ مادری نکنه مریضی فرزندشو....

از گریه هام و بیتابیام و زجرایی که من و بابا یی کشیدیم نمیگم .چون نمیخوام دوباره به یاد بیارم......

اما پسره شیرین تر از عسلم باید بدونی که بابا بزرگ (پدری)و عزیز جون و عمه مریم

واست چکارا که نکردن هر لحظه کنارمون بودن و با حظورشون دلگرم مییشدم نه فقط

من حتی شما وقتی بابا بزرگ رو میدیدی چنان اونو به آغوش میکشیدی و با نگاهت

بهش التماس میکردی که منو ببر بیرون...

کارم فقط گریه بود این پنج روز....

اتاقمون پنجره رو به باغ داشت که نمای خیلی زیبایی داشت و همیشه بابا و بابا بزرگ

میومد اونجا از پشت پنجره بهمون سر میزد و باهات حرف میزدند که با بی تابیات و

گریهات نگهبان بیمارستان که بابا بزرگ رو میشناخت مجبور شد طوری پنجره رو کمی

باز کنه تا شازده پسرم بتونه بره بیرون و کمی خوشحال بشه مژهالبته زمانی که سرم

بهش وصل نبود.

دیگه از بس بی تابی و گریه میکردی واسه بیرون رفتن تمام پرستارا از این پنجره با خبر شده بودن اوایل ایراد و اخمبازنده اما بعد کم کم باهامون راه میومدندخجالت

جالب اینجا بود که میومدن به من میگفتن شایان رو بگو بیارن آخه دارو دارهنیشخند ........

خداروشکر کم کم خوب شدی و مرخص...

اما ادامه درمانتو توی خونه ادامه دادم تا کاملا به صحت و سلامت رسیدی...

خدایا شکرت به خاطر تمام خوبی هایی که در حق شایانم کردی......

 

بگذریم از همه اتفاقات بد و بریم سرااااااغ فرهنگ لغت پسرمــــــــــــــــــــــــــــــــــقلب

 

ماما - بابا - کیه کیه(وقتی ایفون زنگ می خوره و صرفا موبایلنیشخند) - شی شی (شیشه شیر) - گاهی هم موقع تلفن صحبت کردن به جای کیه میگی الو و منقلبمژه - و زمانی که از کاری خوشتون نمیاد مثلا دارو خوردن و.. دائم میگی این چیه این چیه قلب - و علاقه خیلی زیادی به موسیقی دارید عزیزم زمانی که موزییک میشنوی بلند میشی دست دسی میکنی و پا میکوبی و با صدات صدای همون ملودی رو در میاری ......

و اینکه این  روزها عشق علاقه مامانی رو به خودت هزارر برابر کردی پسرمممممممممممم

 

یک عصر بهاری بود که آقا شایان از خواب ناز بلند میشه که یهو عمو مصطفی میاد و اجازه میگیره و آقا شایان با عمو جون میرن بیرون وبعد از اون به خونه عزیز جون و عکس های این نی نی ناز به روایت دوربین عمو مصطفی....

اینم دلبری پسری واسه عمو متفکرخنده

 

و بلاخره گرفتن موبایل عمو(البته خداروشکر عمو دوتا موبایل داره دومی رو میده آقا شایان اخه...خودتون میبینیدقهقهه

 

 

 

اینم زمانی که شایانم احساس میکنه میخوان موبایل رو ازش بگیرن

 

 

 

 

 

  و اینکه یه شب که ساعت از 12 گذشته بود من و بابا و اقا شایان از خونه بابا بزرگ داشتیم میومدیم خونه که سر راه دیدیم پارک شلوغه و بابا ماشین رو همون کنارا پارک کرد و من متفکر و بابا نیشخند خلاصه این شد که شایان رو بردیم پارکقلب

 

 

 

فدات بشم که کلی بازی کردی و با دیدن نی نی ها به وجد میومدی قلب

 

 

و دیگه واقعا خسته شده بودی این شد که تصمیم گرفتیم بریم خونه و بابا داشت گل پسرمونو بغل میکردددددد

و بلاخره از اون جایی که دیگه خودت لالا میری و گذاشتمت رو تخت و شیشه شیرتو دادم دستت و لالا رفتییییی عزیزممممممممممم همه آرزوهام خلاصه میشن در لبخندت شیرینم....

 

 

و در آخر عکس هایی از بازی مامان و گل پسرخجالتقلب

 

 

 

 

ماچبوسسسسسسسسسسسسسس واسه نی نی خودمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

ame maryam
4 اردیبهشت 92 2:17
saaaaaalaaaaam jigar talai khodam chand vaghti bod mamani nemitonest biad webeto ap kone manam koli ghose dar bodam k miomadam sar mizadam ama khabari nabod ake mamani be khatere mariz shodanet kheili azab keshid koli dargire marahle khob shodanet bod az in motekhases be on motekhases ta sari tar khob shi , ame jonam ghadre mamanio babaio kheili kheili bedon ke az joneshon vasa maie gozashtan , mamanio babai k tou bimarestan che drdai k keshidano cheghad gireo 2a mikaredan vasat, ame jonam ghol bede hamishe movazebe khodet bashio hichvaghte hichvaght mariz nashiii, az khoda jonam mikham hamishe toro morede enaiate khodesh gharar bedeho zire saie mamano baba hich vaght khon az damaghet cheke nakone gol pesraiiiii, doset daram ghande asalam inam ye bos vase 3taiton


عمه جون مرسییییییییییییییییییی با این همه خوبیات مارو شرمنده میکنی
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان فنچــــــــــی
6 اردیبهشت 92 18:08
خوشحالم که حال نی نی شایان خوب شده .ایشاا.. همیشه تنش سالم باشه و دیگه هیچ وقت راهی بیمارستان نشه


مرسی خانومی
شما لطف داری عزیزم....
مامان یلدا و سروش
9 اردیبهشت 92 0:24
ای جونم گل پسرم. خدا رو شکر که خوب شدی. امیدوارم دیگه هیچ وقت مریض نشی عسلکم. چه کارای بامزه ای هم میکنه این قند عسل. همیشه لبت خندون باشه و در پناه حق باشی


مرســـــــــــی از دعاهای قشنگتون بهناز جونم
بوسسسسسسسس برای دوتا نی نی های نازت
مامان یلدا و سروش
10 اردیبهشت 92 13:43
مادر ای پرواز نرم قاصدک

مادر ای معنای عشق شاپرک

ای تمام ناله هایت بیصدا

مادر ای زیباترین شعر خدا


پیشاپیش روزت مبارک عزیزم.


بهناز جون ممنون عزیزمممممممممم
روز شما هم مبارک باشه خانومممممممممممممم گل
شادی مامان ایلیا
11 اردیبهشت 92 9:47
سلام عزیزدلم
انشالا که هیچوقت مریضی سراغ گل پسرمون دیگه نیاد الهیییییی
سال قشنگی رو براتون آرزو میکنم
بووووووووس واسه گل پسر و مامان مهربونش



سلام خانوم گل
انشالله...
ممنون از لطفتون عزیزمم
متین من
11 اردیبهشت 92 12:41
کمترین آرزویم این است:

هرگز با چشمان مهربانت، نامهربانى روزگار را نبینى ناز بانو!

روزت مبارک



ممنون عزیزم
همچنین روز شما...
مامان علی خوشتیپ
11 اردیبهشت 92 13:25
در کنار نام پاک فاطمه
جانماز عشق را وامیکنم
دست حاجت را به عشق فاطمه
رو به سوی نور بالا میکنم
با قسم بر آبروی حضرتش
آرزویت را تمنا میکنم
روزت مبارک عزیزم



ممنون مامان علی جان شما لطف دارید...
مامان فنچـــــــی
11 اردیبهشت 92 13:51
روزت مبارک عزیزم
مامان شایان
11 اردیبهشت 92 14:04
الهی شکر که خوب شد. عزیزم می دونم چی کشیدی. روزت مبارک. ایشالا همیشه سایت بالا سر گل پسر بامزه ات باشه


ممنون خانوم
واقعا که روزهای سختی بود.....
همچنین شما عزیزم
مامان سانیار
11 اردیبهشت 92 14:41
فدات بشم شایان بانمک مننننننننننننن
نبینم مریض باشی خاله جونننننننن

بوسسسسسسسسسسسسس هزار تا

نجمه جونم روز مادر رو بهت تبریک میگم انشاله همیشه شاد و سالم و خوشبخت و دست گرمت در دستان شاهزاده کوچولو باشه

بوسسسسسسسسسسسس


ممنون مامان سانیار جان
مرسیییی عزیزم
منم این روز زیبا رو به شما نبریک میگممممممممممم
مامی آوید
13 اردیبهشت 92 18:52
وای چی کشیدی نجمه جون..خداروشکر که بخیر گذشت..ایشالا بلاش دور باشه این گل پسر خندون و خوشگل...
اینقدر این مدت نگرانت بودم که نگو...واست کامنت هم گذاشتم...چندبار میخواستم زنگ بزنم ولی همش میگفتم مبادا بدموقع باشه و مزاحمت باشم...
جیگرم کباب شد بخدا ...بمیرم من که شایان اینقدر اذیت شده بود...بچه ها خیلی معصو و بی پناهن...توی مریضی معصومتر میشن و دل سنگ رو آب میکنن


سلامممممممم مامی اوید جونم خوبی خانوم؟؟؟؟؟؟/
اره به خدا خیلی اذیت شدیم تا نی نی شایانمون خوب شد............
من بیش از چهار بار واسه وب اوید نظر گذاشتم اما اصلا ثبت نمیشد مشکلی پیش اومده واسه وب شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
خاله راحله
15 اردیبهشت 92 10:56
سلام عزیز خاله از راه دور روی ماهت رو می بوسم عزیزم. خیلی خوشحالم که دوباره سلامتیتو بدست آوردی. تن و دلت همیشه شاداب باشه ایشالا. از مامانت ممنونم که منو با این سایت آشنا کرد عزیز خاله اینجا همه مامانا حرفای زیادی واسه گفتن دارن. همه مامانایی که جز محبت و عشق هیچی تو دل ندارن همیشه قدر دستای گرم مامان چشای مهربون بابارو بدون. خوشحالی شما سه تا چه از دور و چه نزدیک اشک شوق رو تو چشام همیشه مهمون می کنه خاله به فدای چشای قشنگت.


راحله ی قشنگم مهربونممممممممم
یه دنیا دوست دارمممممممممممممممممممممممم
متین من
16 اردیبهشت 92 2:20
خیلی خوب شد که اپ کردی وای خیلی هم ناراحت شدم که شایان جون مریض شده بوده بلا دورباشه واقعادرکت میکنم مادرنمیتونه ببینه بچه اش دردمیکشه ومریضه امیدوارم دیگه از این اتفاق ها واست پیش نیاد افرین به شایان کلی کلمه جدید هم یاد گرفته همیشه درکنارهم شادوخرم باشین ببوس شایان جون رو


ممنون دوست خوبم
آره واقعا......انشالله
انشالله که متین جونم همیشه تنش سالم باشههههه
سولماز
20 اردیبهشت 92 15:26
خیلیییییییییییی ناراحت شدم.خدا رو شکر که خوب شده.


مرسی خانومم
زهـــرا مامان فنچی
28 اردیبهشت 92 18:54
چرا آپ نمیکنی؟؟وقتشه ها


ههههههههه
اره عزیزم دقیقا وقتشهههههه
خواستم آپ کنم اما یه سری از عکس ها توی گوشی شوشو هستند و ایشون سره کارررررررررررررررررررر
بزودی اپممممممممممممم