شایان و عروسی
سلام پسرم ، شیرینم این روزها همش به جشن عروسی و خوشحالی دعوت بودیم. اول اینکه عروسی خاله شیدا (دختر خاله من ) و آقا حمید که شیراز بود دوم بله برون عمه مریم و آقا رضا که خونه بابا بزرگ بود سوم اینکه عروسی خاله فاطمه (دختر خاله من) و آقا مسعود که سربندر بود و حسابی خوش گذشت و شادی کردیمممم ... انشالله که هر سه تا بانو یه زندگی شاد و پر از زیبایی و آرامش رو تجربه کنند آمین شایانم این روزها خیلی پر حرف شدی و شیـــــــــــــــــرین حرف های نا مفهوم و کود...
نویسنده :
محمد و نجمه
12:46