شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

فرشته رویاهام خوش اومدی به زندگیم

خاطرات دومین سفر نی نی قندک ما

1391/10/18 18:34
نویسنده : محمد و نجمه
638 بازدید
اشتراک گذاری

روز ها پشت سره هم گذشت وگذشتو نی نی ما هم چهار ماهه شد قلب

من بابایی یاد گرفته بودیم چطوری حمامت بدیمو  باهات بازی کنیم و چجوری بهت محبت کنیم.....

شایان من ،تو شده بودی تمام اون چیزی که یه روز ارزو داشتیم یعنی عشق

یعنی خانواده  محبت و نجابت.... 

احساس میکنم خدا همیشه نگاهش به ما هست و با مهربونی نگاهمون میکنه

خیلی حس خوبیه و آرامش به زندگیمون داده

اینم از عکسه چهار ماهگیت مادرم

همراه با بنیامین گلم (پسر خاله آمنه)

که من یه عالمه هر دوتاتونو دوست دارم

عزیزم،بنیامین هم خیلی تو رو دوست داره همیشه زنگ میزنه میگه دلم واسه شایان تنگ شدهمژه

 

اینم از عکسای  5 ماهگیت مامانم

عاشق عروسکایی بودی که به گهوارت وصل بود واسه همین موقع

خواب عروسکارو میزدم بالا طاق گهوارت تا نبینیشون عزیزم ولی تو

خواب کلی میخندیدی که ما هم کلی باهات ذوق میکردیم.فکر کنم تو خواب همون عروسکارو میدیدی نه؟؟؟؟؟؟؟

 

 عکسای دومین سفره زندگیت مامانم به مشهد مقدس که از طرف

شرکت نفت اسممون در اومده بودقلب

که با خاله راحله و همسرش و گل پسرشون و عمو جواد رفتیم

خیلی هم خوش گذشتمژه

این عکسو تو زیر زمین حرم امام رضا (ع) گرفتی شاهزاده ی من

 

یه عکاسی سنتی خیلی زیبایی تو مشهد بود که رفتیم از گل پسرمون

عکس گرفتیم

واااااااااای من عاشق این عکستم عزیزم

شایانم واسه گرفتن این عکس اصلا اذیتمون نکردی با اینکه کلی خسته

بودی و خوابت میومد من وبابا  احتمال میدادیم که بداخلاقی کنی اما

وااااااای ماشالله به پسره خوش اخلاقمماچ

 زمانی که من و بابا رفتیم عکس بگیریم تو پیشه عمو جواد بودی و اون

اذت کلی عکس گرفت که اینم چند تا از این عکسا هستش....

شازده من ،5 ماهه که بودی یاد گرفته  بودی که کم کم بشینی و تمرکز

به نشستنت داشتی

منو بابا لحظه های نابی رو با تو داشتیم و در پیشه رو داریم عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

samira maman atrina
17 دی 91 9:25
سلام شایان جونم
خاله جون مبارک باشه عزیزم وبلاگ جدیدت
بووووووووووووووووووووووووووس
دوست دارم عزیزمیییییییییی



مرسی سمیرا جونم
نظر لطفته خانوم گل
ما هم دوست داریییییییییییییییم